nasimadmin بدون دیدگاه

بازرسی و کنترل خوردگی تيوبهای مبدلهای حرارتی با استفاده از روش جریان گردابی

آشنایي با روش:

در اين روش با اعمال جريان الکتريکی متناوب به سیم پیچ, میدان مغناطیسی متناوب گرداگرد پروب در مقطع پیرامونی تیوب ايجاد میشود. اين میدان متناوب باعث القاي جريان گردابی در تیوب شده و امپدانس كويل تحت تاثیر بر همکنش میدان مغناطیسی اصلی و میدان مغناطیسی حاصل از جريان گردابی قرارگرفته و بصورت سیگنالی با دو پارامتر فاز و دامنه در صفحه نمايش نمايان میشود. با توجه به اينکه حجم عیب با دامنه سیگنال و عمق عیب با فاز سیگنال متناسب میباشد، اندازه و عمق آن را می توان اندازه گیري كرد.

مزایا

۱ .حساسیت بسیار خوب نسبت به تشخیص خوردگی، كاهش ضخامت و ترک
۲ .توانايی اجراي آزمون بر روي تیوبهاي يو شکل
۳ .توانايی آزمون تیوبهاي مبدلهاي حرارتی با هر قطر و ضخامت
۴ .قابلیت انجام تست با سرعت بسیار بالا در حدود يك متر بر ثانیه
۵ .قابلیت آزمون تیوبهاي غیرمغناطیسی در انواع مبدلهاي حرارتی
۶ .قابلیت ارائه گزارش تعمیراتی بر اساس حد تعیین شده توسط كارفرما
۷ .قابلیت ارائه گزارش ديجیتالی و چاپی تمام رنگی توسط نرم افزار سیستم
۸ .قابلیت انجام تست از درون تیوب (بدون نیاز به دسترسی به سطح خارجی لوله)
۹ .قابلیت انجام آزمون با سرعت بسیار بالاي ۲۰۰ تا ۷۰۰ تیوب در يك شیفت كاري و حداكثر ۲۰۰۰ تیوب در روز با سه شیفت كاري
۱۰ .پرسرعتترين و اثربخشترين روش توصیه شده كد و استانداردهاي بین المللی …& ASTM, ASME, API براي كنترل خوردگی تیوبهاي مبدلهاي حرارتی

کاربردها:

بازرسی و كنترل خوردگی تیوبهاي انواع مبدلهاي حرارتی مانند: كندانسور, هیتر, بويلر، كولر و … كه از نظر بروز عیوب و انواع خوردگیها از حساسیت بالایی برخوردار هستند.

شاخصهای اقتصادی:

۱ .تشخیص تیوبهاي سوراخ شده و تعیین حداكثر میزان خوردگی درتیوبهاي سوراخ و سوراخنشده
۲ .جلوگیري از وارد آمدن صدمات ناشی ازنشتی تیوبها با پلاگ كردن به موقع تیوبها
۳ .جلوگیري ازتوقفهاي ناخواسته جهت بستن تیوبهاي سوراخ شده
۴ .صرفه جويی در هزينه ها و بالابردن راندمان تولید سالانه واحد
۵ .ارائه اطلاعات كافی براي مديران به منظور برنامه ريزي جهت تعويض تیوبها
۶ .ارائه گزارش در زمان اجراي عملیات بازرسی به گونه اي كه عملیات تعمیراتی میتواند همزمان با بازرسی آغاز گردد.
۷ .منطبق بودن بر كد و استانداردهاي بین المللی (… &
ASTM, ASME, API( 8 .پايین آمدن زمان بازرسی به دلیل سرعت بالاي اين روش ( چند صد تیوب در روز) ۹ .هزينه اجرايی پايینتر نسبت به روشهاي ديگر )مانند IRIS و
Laser) 10 .پوشش كامل كلیه سطوح تیوب مورد آزمون

nasimadmin بدون دیدگاه

آشنایی با انواع ریبویلر( Reboiler )

ریبویلر نوعی مبدل حرارتی است که جهت گرم کردن دوباره ی محصولات خروجی از پایین برج تقطیر مورد استفاده قرار میگیرد. ریبویلر مایعات خروجی پایین برج را مجددا به نقطه جوش رسانده و آنها را در فاز بخار به سمت برج اصلی جداسازی هدایت و تزریق می‌کند. در برخی از انواع ریبویلرها،  از بخار داغ مانند مبدل‌های پوسته و لوله برای به جوش آوردن مایع استفاده می‌شود و در برخی انواع دیگر با حرارت مستقیم،مایع داخل لوله‌ها بخار می‌شود.   یکی از موارد استفاده بسیار مهم ریبویلر (Reboiler) به نقطه جوش رساندن سیالاتی است که به شکل مايع و در حالت سنگین، در طبقات زیرین برج تقطیر جمع مي شوند، است که نهایتا آنها را به بخار تبديل می کند. اين به منظور ادامه عملیات تقطیر،بخار را به سطوحی که قابلیت تبدیل بالاتری در برج دارند، برمی گردانند.

انتخاب صحیح نوع ریبویلر متناسب با سرویس خاص، از اهمیت بالایی در طراحی مبدل حرارتی برخوردار است. ریبویلرها اکثرا براساس استاندارد TEMA طراحی و ساخته می شوند و معمولا مبدل‌های حرارتی (heat exchanger) از نوع پوسته و لوله (shell and tube) می‌باشند . به طور معمول در این نوع ریبویلرها، سیالی که نقش منبع حرارتی را ایفا میکند، بخار است. با این حال گزینه های دیگر انتقال حرارت مانند روغن داغ نیز می تواند مورد استفاده قرارگیرد. در برخی از موارد از کوره‌های احتراقی (fuel-fired furnaces)  به عنوان ریبویلر نیز استفاده می شود.

  انواع ریبویلرهای موجود به شرح زیر می باشند :

نوع اول :  ریبویلر نوع kettle این نوع ریبویلر نسبت به سایر مدلها، از پیچیدگی کمتری در طراحی و ساخت برخوردار است و ممکن است برای عملکرد مناسب و درست آن، نیاز به پمپاژ مایع در کف برج تقطیر به سمت کتل داشته باشیم. همچنین ممکن است هد مایع برای رساندن مایع به ریبویلر، به میزان کافی وجود داشته باشد. در این نوع ریبویلر، بخار از داخل تیوب‌ها جریان می‌یابد و به صورت کندانس خارج می‌شود. مایع ته برج که معمولا محصول پایین یا bottoms نامیده می‌شود، از سمت پوسته به جریان می افتد. یک دیوار حائل یا مانع سرریز (overflow weir)، مانع تماس تیوب باندل از بخش ریبویلر می شود و این دو بخش را از یکدیگر جدا میکند. در بخش ریبویلر (reboiler section) مایع باقی مانده طوری خارج می‌شود که تیوب باندل (tube bundle) در درون مایع نگه داشته شود. این امر باعث میشود میزان ترکیبات زود جوشی که در محصول پایینی وجود دارند، کاهش یابد.

  ریبویلرهای ترموسیفونی

در این نوع ریبویلرهای ترموسیفونی (thermosyphon reboilers) نیازی به پمپاژ مایع از پایین ستون مایع به ریبویلر وجود ندارد. سیرکولاسیون طبیعی از اختلاف دانسیته بین ورودی مایعات پایینی برج به ریبویلر و خروجی مخلوط مایع و بخار ری‌بویلر برای ایجاد حرکت در مایع و رساندن مایعات پایین برج به ریبویلر استفاده می‌کند. ریبویلرهای ترموسیفونی که کالاندریا (calandrias) نیز خوانده می‌شوند، از ریبویلرهای کتل پیچیده‌تر هستند و نیاز به توجه بیش‌تری از سوی اوپراتورهای پلانت هستند.

انواع مختلفی از ریبویلرهای ترموسیفونی وجود دارند.

ریبویلرهای ترموسیفونی عمودی (vertical thermosyphon reboilers)

ریبویلرهای ترموسیفونی افقی (horizontal thermosyphon reboilers)

ریبویلرهای ترموسیفونی یک بار گذر (once-through thermosyphon reboilers)

ریبویلرهای ترموسیفونی چرخشی (recirculating thermosyphon reboilers)

ریبویلرهای احتراقی

هیترهای احتراقی (fired heaters) که به عنوان کوره (furnaces) نیز شناخته می‌شوند می‌توانند در یک ری‌بویلر برج تقطیر به کار روند. یک پمپ برای گردش مایع پایین ستون به درون لوله‌های انتقال حرارت درون بخش‌های همرفتی و تابشی کوره مورد نیاز است. منبع حرارتی در ری‌بویلر احتراقی (fired reboiler) می‌تواند سوخت گاز و یا مایع باشد. ریبویلر سیرکوله اجباری ریبویلر گردش اجباری (forced circulation reboiler) از یک پمپ برای گردش مایع پایین ستون درون ریبویلر استفاده می‌کند. اگر ریبویلر به دور از ستون واقع شده باشد و یا اگر محصول پایینی بسیار ویسکوز باشد، بسیار مفید است.  

nasimadmin بدون دیدگاه

نحوه انتخاب متریال plate در مبدل صفحه ای

یکی از مهمترین عوامل در عملکرد درست و قابل اعتماد مبدل های حرارتی صفحه ای (plate heat exchanger ) انتخاب درست متریال بخش های مختلف آن است. جنس قطعات مبدل حرارتی باید به گونه ای انتخاب شود که در مقابل خوردگی، پوسیدگی و سایر عوامل بیوشیمیایی دارای مقاومت بالایی باشد. در سری مقالات پیش رو، به متریالهای پیشنهاد شده توسط استانداردهای روز دنیا برای ساخت و مونتاژ مبدل های حرارتی صفحه ای و مبدل حرارتی پوسته و لوله خواهیم پرداخت.

استانداردهای زیر در خصوص ساخت مبدل حرارتی صفحه ای مدنظر قرار میگیرند که در خصوص انتخاب متریال مناسب برای صفحات به استانداردهای TEMA و ASME Sec II مراجعه می کنیم.

  • ASME Section II – Material Specification
  • TEMA – Revision 9
  • ASME Section V – Non-Destructive Testing
  • ASME Section IX – Welding and Brazing qualifications
  • ASME Section VIII – Pressure Vessel Code
  • ARI Standard 400 – Liquid to Liquid Heat Exchangers

جدول ذیل، انتخاب متریال برای plate را در مبدل های حرارتی صفحه ای توضیح می دهد. لازم به ذکر است که این جدول، سیالاتی که به صورت روتین در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرند را مورد بررسی قرار داده و جهت استفاده از از سیالات خاص تر، باید به بند مرتبط در استاندارد مربوطه مراجعه نمود.

نوع سیال متریال
آب معمولی،  آب برج خنک کن، محلولهای کلراید رقیق شده ( زیر 200 ppm) ،  محلولهای مس سولفاته ، محصولات غذایی ، سیالات دارویی ، نوشیدنی هاStainless steel – استنلس استیل
محلولهای caustic ( بین 50 تا 70 درصد )Nickel- نیکل
بخارات هیدروژن ( داخل آب یا گاز ) با ذرات جیوه و اسید ( با دمای کمتر از 70 درجه سانتیگراد ) Incoloy – اینکولوی
اسید سولفوریک و اسید نیتریکHastelloy – هستولوی
آب دریا یا هرنوع آب شور ، اسید رقیق شده ( با دمای کمتر یا مساوی 70 درجه ) محلول کلراید ( بیشتر از 200 ppm ) و محلول آب نمک کلردارTitanium – تیتانیوم
اسید نیتریک و اسید سولفوریک ( با خلوص 10 درصد و با دمای کمتر از 70 درجه ) Titanium–palladium alloy – آلیاژ تیتانیوم -پالادیوم
nasimadmin بدون دیدگاه

متدهای گوناگون جهت کنترل خوردگی در مبدل‌های حرارتی

موضوع خوردگی و حفاظت کاتدی از جمله مسائل بسیار مهم در مبدل حرارتی است که میتواند مسائل مالی و عملکردی فرایند را تحت الشعاع قرار دهد. خوردگی در مبدل های پوسته و لوله با احتساب ضخامت مناسب طراحی در دیواره تیوب ها به مقداری که استانداردهای ساخت مجاز اعلام کرده اند، قابل قبول است . اما میزان مجاز خوردگی در مبدل های حرارتی صفحه ای به علت ضخامت کم صفحات باید بسیار کم باشد و در نتیجه، وجود خوردگی قابل قبول نیست . از نظر نوع فرایند شیمیایی، خوردگی یک فرایند الکترو شیمیایی است و در آن ، فلز به حالت اکسید اهن یا زنگ بر می گردد. خوردگی طبق قانون حاکم بر عناصر شیمیایی که توسط طبیعت دیکته شده،صورت می گیرد اما موضوع اصلی، فقط سرعت انجام است. در مبدل های حرارتی صفحه ای برای نمونه می توان به حمله یونی کلراید به استنلس استیل و حمله یون فلوراید به تیتانیوم و حمله آمونیاک به مس در یک مبدل حرارتی صفحه ای brazed مسی اشاره کرد . دو روش اصلی وجود دارد یکی از این روش ها استفاده از فلزات مقاوم به خوردگی است و روش دیگر جداسازی و ایزوله کردن فلز از محیط خورنده است . به‌طورکلی برای کنترل خوردگی چهار روش اصلی وجود دارند که رایج ترین آنها استفاده از فلزات مقاوم به خوردگی و نیز روشهای جداسازی و ایزوله کردن فلز از محیط خورنده است که عبارتند از:

جایگزین کردن یک آلیاژ یا یک فلز که دارای مقاومت بیشتری در برابر خوردگی است، با قطعه یا مقطعی که در معرض خوردگی قرار دارد؛   · 

خالص‌سازی و تصفیه‌ی سیال عامل خوردگی تا حدی که قابلیت خورندگی آن کمتر شود؛   · 

استفاده از پوشش به‌منظور جداسازی و جلوگیری از تماس مستقیم سیال عامل خوردگی با سطوح مستعد خوردگی؛  

حفاظت کاتدی

روش‌های مذکور به‌هیچ‌وجه روش‌های انحصاری نبوده و می‌توان دو یا ترکیبی از آنها را همزمان به کار گرفت. به طور معمول، بهتر است از ترکیب دو یا چند روش از روش‌های مذکور استفاده شود تا  نتیجه بهتری نسبت به استفاده از تنها یکی از روش‌های فوق حاصل گردد. یکی از روشهای رایج، استفاده از روش حفاظت کاتدی ( شامل استفاده از پوشش کاتدی ) در مورد خطوط لوله اشاره کرد. استفاده از پوشش برای حفاظت سمت آب (سطوح در تماس با آب خنک‌کننده) در کندانسورها و مبدل های حرارتی، طبق استاندارد به‌هیچ‌عنوان قابل قبول نیست.

همانطور که می‌دانیم هر عایق الکتریکی خوب همچنین یک عایق حرارتی خوب نیز می‌باشد و بنابراین در صورت به کارگیری پوشش در این مورد خاص کاهش توان انتقال حرارت به نقض هدف اصلی از طرح مبدل حرارتی می‌انجامد. در برخی موارد که از یک سیستم بسته آب خنک‌کننده بهره‌برداری می‌کنیم، تصفیه سیال عامل خوردگی در مبدل های حرارتی و کندانسورها عملی است، اما در سیستم‌های باز که فقط یک‌بار از آب استفاده می‌شود حجم سیال جابه جا شونده بیش ‌از حدی است که بتوان آن را با هزینه معقول و مناسب تصفیه نمود.

معمول‌ترین روش برای مقابله با خوردگی تیوب های کندانسور استفاده از فلزات و آلیاژهایی است که مقاومت بهتری را در برابر خوردگی از خود نشان می‌دهند. در اغلب موارد و حداقل در مورد تیوب‌ها، به کارگیری این روش نتایج مطلوبی به همراه داشته است. خیلی از براس (برنج)ها و برنزهایی که به کار گرفته‌شده‌اند به‌طور استثنایی خود را با سرویس تطبیق داده‌اند چرا که قابلیت هدایت حرارتی خوبی دارند. البته شایان‌ذکر است که قابلیت هدایت حرارتی هیچ‌یک از آلیاژهایی که برای این منظور به کار گفته‌شده‌اند آن قدر پایین نبوده که ایجاد مشکل نماید.

اما مشکلی که صنعتگران اغلب با آن مواجه شده‌اند خوردگی گالوانیک (دوفلزی) است. هرکجا که جنس تیوب‌ها از فولادی آلیاژی و جنس پوسته، چانل و تیوب شیتها از فولاد معمولی (کربن استیل) باشد با مشکل خوردگی گالوانیک مواجه خواهیم شد. در این‌گونه موارد تیوبها به‌طور ثابت کاتد خواهند بود و سالم می‌مانند ولی بخش‌های فولادی (فولاد معمولی) آند بوده و کلیه حملات خوردگی متوجه آنهاست. تجربه نشان داده که تیوب شیتها که نزدیک‌ترین قطعات به تیوبها می‌باشند اغلب بیش از دیگر قطعات دچار خوردگی می‌شوند. جایگزینی آلیاژهای مقاوم به‌جای فولاد معمولی در ساخت تیوب شیتها باعث می‌شود تا حملات خوردگی متوجه پوسته مبدل گردد. در چنین حالتی چون نسبت سطح آند به کاتد کاهش می‌یابد خوردگی شدیدتر می‌شود. البته با نصب کردن آندهای منیزیمی در چانل (جعبه آب) می‌توان با این مشکل به‌طور موفقیت‌آمیزی مقابله نمود.

در حالتی که تمام اجزاء مبدل حرارتی از جمله تیوبها از جنس فولاد معمولی ساخته‌شده باشند، با قرار دادن آندهای منیزیمی تنها می‌توان بخش انتهایی تیوب‌ها را حفاظت کرد (بخشی که در تیوب شیت قرار می‌گیرد). این حفاظت حداکثر در طولی به‌اندازه‌ی ۲ تا ۳ برابر قطر تیوب شیت انجام می‌شود. بنابراین در چنین حالتی حفاظت کاتدی به‌تنهایی روش رضایت بخشی نخواهد بود. و بهتر است همزمان با استفاده از حفاظت کاتدی، تیوبها از آلیاژ مناسبی ساخته شوند که اختلاف‌پتانسیل بین جنس و فولاد معمولی (جنس بدنه) در جدول سری‌های گالوانیک در کمترین حد ممکن باشد. آندهای منیزیمی به شکل میله‌های رزوه‌دار (با نام تجاری Galvo-Rod) را می‌توان در قسمت چانل (جعبه آب) مبدل حرارتی و در مکانی مناسب نصب نمود.

مکان مناسب آند باید چنان انتخاب شود که حتی‌الامکان توزیع جریان حفاظتی به تمام سطوحی که نیازمند حفاظت هستند یکنواخت باشد. میله‌های آندی مشابه همچنین می‌توانند در داخل پوسته ی مبدل قرار گیرند. برای این کار میله‌های آندی رزوه دار در داخل یک بوشن (کوپلینگ) که بر روی پوسته جوش داده‌شده پیچانده و به داخل پوسته هدایت می‌شوند. البته در این روش هیچ امکانی برای کنترل و اندازه‌گیری جریان حفاظتی و محاسبه میزان حفاظت حاصله وجود ندارد و دوام مورد انتظار آند باید تخمین زده شود. البته هیچ مشکل قابل توجهی به وجود نخواهد آمد، چرا که تجهیزاتی از این نوع (مبدل‌های حرارتی) معمولاً به‌منظور بازرسی در فواصل زمانی منظم و تحت هر شرایطی از سرویس خارج و باز می‌شوند. بر اساس یک تخمین سرانگشتی به هر فوت مربع از سطح فلزی که در معرض خوردگی قرار داد (غیر از تیوبها) باید ۱۰ میلی‌آمپر جریان برسد، مقداری که ممکن است بعدها بر اساس تجربه تغییر کند.

میزان جریان خروجی از هر آند بیشتر به قابلیت هدایت الکتریکی آب بستگی دارد. که آن را نیز به نوبه خود پس از انجام آنالیز شیمیایی می‌توان با تعیین میزان کل ذرات جامد محلول (TDS) تخمین زد و از آنجا که این اطلاعات به سادگی قابل دسترسی هستند این روش ساده ترین روش تخمین می‌باشد. برای مثال اگر از یک میله منیزیمی ۳۱۵/۱ اینچی استفاده کنیم میزان جریان خروجی را به طور تخمینی می‌توان از رابطه‌ی زیر به دست آورد و سپس می‌توان دوام تقریبی‌ آند را تخمین زد و مبدل حرارتی باید پس از سپری شدن نصف عمر تخمین زده‌شده برای آند، به منظور بازرسی از سرویس خارج گردیده و باز شود (مگر آنکه طبق برنامه برای تعمیرات اساسی زمان‌بندی‌شده زودتر از این زمان باز شود) و میزان مصرف (از دست رفت) آند توسط بازرسی چشمی یا وزن کردن تعیین گردد. و این بار تخمین دقیق‌تر و به واقعیت نزدیک‌تر خواهد بود.

در سالیان اخیر استفاده از آندهای قالبی که به وسیله ی پیچ و مهره به صفحات مسطح فولادی بسته می‌شوند معمول شده است. در این حالت برای جلوگیری از برقراری جریان الکتریکی بیش‌ازحد به سطح دقیقا مجاور اند و از دست رفت بیش ‌از حد آند به واسطه‌ی برقراری این جریان، یک صفحه‌ی لاستیکی در زیر آند قرار داده می‌شود (بین آند و بستر آن). در مواردی چون آب دریا که مقاومت الکتریکی آب پایین است معقول‌ترین کار این است که میزان جریان خروجی از سطح اند را محدود نماییم، برای این منظور اغلب از واشرهایی که عایق الکتریکی می‌باشند در زیر مهره‌ی نگهدارنده ی آند بر روی سطح فولادی استفاده می‌شود و بدین‌وسیله با کاهش میزان جریان الکتریکی خروجی از آند دوام آن و طول مدت حفاظت سطوح فولادی بیشتر می‌شود.